دل آباد

آبادی از جنس "دل"

دل آباد

آبادی از جنس "دل"

دل آباد

"هوالرئوف"
رواقِ منظرِ چشم من آشیانه ی توست
کَرَم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست


وسعت آدم ها به اندازه ی دلشان است.
هر چه دل گُنده تر ، بزرگتر!
به قولش: به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
دل دریا کردن، زحمت دارد، سختی هم، زجر هم، بی قراری هم...
پس سخت است! همین هاست که قیمتش را بالا می برد.و نه هر دلی قیمتی ست البته!
از دست خودش بر می آید فقط...
نه کسِ دیگری
خدایا دلم را به تو سپردم...
دریایش کن..
//اَللهُمَ اِنی اَستَودِعُکَ قَلبی، فَلا تَجعَل فیهِ اَحَد غَیرُک//
-----------------------------
خدایا هر وقت سرت غر زدم اینو یادم بیار
مَنِ اتَّکَلَ عَلى حُسنِ الاِختِیارِ مِنَ اللّه ِ لَهُ لَم یَتَمَنَّ أنَّهُ فی غَیرِ الحالِ الَّتِیاختارَهَا اللّه ُ لَهُ؛
هر که بر نیکْ گزینىِ خداوند پشتْ گرم باشد ...
آرزو نمى کند در وضعى جز آن که خدا برایش اختیار فرموده ، قرار گیرد....امام حسن (ع)
-----------------------------
آرزو که، عیب نیست...
إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ/.
"معبودا، مرا به کمالِ گسستن [از خلق] و پیوستن به خودت رسان"
یک کلام، عاشقَم کن...
-----------------------------
امام علی(ع):
عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم و حل العقود و نقض الهمم.
خداوند را به وسیله فسخ شدن تصمیم ها ، گسستن وعده ها و قرارها و نقضِ اراده ها شناختم/.
-----------------------------
« اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی. »
-----------------------------
"وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا"
صبر کن! به حکم خدایت، که تو منظورِ نظرِ مایی"
-----------------------------
× هُـوَ الَّـذِی أَنْــزَلَ السَّکِینَـةَ فِـی قُـلُـوبِ الْمُـؤْمِنِیــنَ ×
سوره الفتح آیه 4
و مـــرا غیـــر تــو دلـداری نیـست ..
یـا انیــس القلــوب !
خبـرت هسـت کـه غیـر از تــو مــرا یــاری نیـست ؟!
-----------------------------

طبقه بندی موضوعی
پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۴۵ ب.ظ

حضرتِ "آرامِ دل"

مادرم می گفت بچه که بودیم، هر سال، مشهد می رفتیم.

می گفت به ای شلوغی نبود آن موقع ها،

می گفت این شکلی نمی رفتیم اصلاً،

می گفت الان فرق می کند، اصلا مردم هم فرق می کردند انگار،

می گفت کمتر می فهمیدیم و می فهمیدند که کجا می رویم،

الان انگار مردم مجنون شدند... عاشق شدند همه،

.

.

سکوت کرده بودم، چشمانم هم کم کم داشت برق می زد...

گفتم خوب، الان مردم پناه می خواهند، 

"آرامِ دل"می خواهند،

باب الجواد و پنجره فولاد می خواهند برای دل درد هایشان...


حضرتِ آرامِ دلَ م،

بطلب...

بطلب، نکند فکر کنم از چشمت افتادیم... 

عزیزِ این دل


+ شور و حالِ منی، پَر و بالِ منی، تو خیالِ منی...

+ پَر کشیده مرغِ دل، سمتِ جنون آبادِ تو/ صحنِ تو، دربارِ تو، یک کنجِ گوهرشادِ تو...

+ من همان آهویِ دشتم، من همان فرهادِ تو...

۹۴/۱۰/۱۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی